![]() |
![]() |
![]() |
کهکشان
کاهکشان: مجموعهای از بیلیونها ستارهاست که برخی از آن هابه مراتب بزرگتر از خورشید میباشند، اما به علت فاصله زیاد، کوچکتر از خورشید به نظر میآیند. در بین ستارگان کهکشانها، مقادیر زیادی گاز و ابرهایی از گرد و غبار وجود دارند که به گازهای بین ستارهای معروفند، این گازها اغلب از هیدروژن تشکیل میشوند که ب ه وجود آورندة ستارگان میباشند. کهکشان ما یا راه شیری یکی از این کهکشان هاست که در شبهای صاف مانند نواری نورانی و ابر مانند در آسمان دیده میشود.

ستاره
اجرام نورانی در آسمان که نورشان به علت حرارت زیادشان میباشد، بسته به شدت حرارت رنگ ستارهها فرق میکند.
اسم مرکب آسمان
سپهر، فلک. هر یک از طبقات هفتگانه یا نه گانه افلاک در نظر قدما، فلک. یکی از ایزدان و روز بیست و هفتم از هر ماه خورشیدی.اتفاق خارق العاده افتادن و نظم امور را به هم زدن.
زمین
سومین سیاره از سیارات منظومه شمسی به نسبت دوری از خورشید. مساحتی از خاک که در آن کشت و زرع میکنند. خاک. ؛ ~ و زمان کنایه از: همه جا و همه چیز. ؛ ~ را به آسمان دوختن کنایه از: دست به کار محال زدن و به قصد پیروز شدن از هیچ تلاشی فرو گذار نکردن.
ستاره شناسی
اَختَرشناسی، ستارهشناسی یا نجوم به دانشِ بررسی موقعیت، تغییرات، حرکت و ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی «پدیدههای آسمانی» ازجمله ستارهها، سیارهها، دنبالهدارها، کهکشانها و پدیدههایی مانند شفق قطبی و تابش زمینهٔ کیهانی گفته میشود که منشأ آنها در خارج از جوّ زمین است. اخترشناسی با رشتههایی همچون فیزیک، شیمی و فیزیکِ حرکت ارتباط تنگاتنگ دارد و همچنین با رشتهٔ کیهانشناسی (پیدایش و تکامل عالم) ارتباط نزدیکی دارد.
اگر فقط ستارهها مطالعه شوند به آن اخترشناسیِ ستارهای گفته میشود.
اخترشناسی یکی از قدیمیترین علوم است. اخترشناسان در تمدنهای اولیهٔ بشری بهدقت آسمان شب را بررسی میکردند و ابزارهای سادهٔ اخترشناسی از همان ابتدا شناختهشده بودند. با اختراع تلسکوپ، تحولی عظیم در این رشته ایجاد شد و دوران اخترشناسی جدید آغاز شد.
در قرن بیستم، رشتهٔ اخترشناسی به دو رشتهٔ اخترشناسی رصدی و اخترشناسی نظری تبدیل شد. در اخترشناسی رصدی بهدنبال گردآوری دادهها و پردازش آنها و همچنین ساخت و نگهداری ابزارهای اخترشناسی هستیم. در اخترشناسی نظری بهدنبال کسب اطمینان از صحت نتایج بهدستآمده از مدلهای تحلیلی و تحلیلهای کامپیوتری هستیم. این دو رشته یکدیگر را تکمیل میکنند؛ به این ترتیب که کار اخترشناسی نظری ارائه شرحی بر رصدها و وظیفه اخترشناسی رصدی اثبات عملی نتایج پیشبینیشده در نظریههاست. با استفاده از یافتههای اخترشناسی میتوان نظریههای بنیادین فیزیک مانند نظریه نسبیت عام را آزمایش کرد. در طول تاریخ، اخترشناسان آماتور در بسیاری از کشفهای مهم اخترشناسی نقش داشتهاند و اخترشناسی یکی از محدود رشتههایی است که در آن افراد آماتور نقشی بسیار فعال دارند و مخصوصاً در کشف و مشاهده پدیدههای گذرا و محلی امیدوارکننده، ظاهر شدهاند. علم اخترشناسی مدرن را نباید با علم احکام نجوم (طالعبینی یا اخترگویی) مقایسه کنیم چراکه در طالعبینی یا اخترگویی اعتقاد بر آن است که امور انسانها با موقعیت اجرام سماوی در ارتباط است. اگرچه اخترشناسی و طالعبینی یا اخترگویی دو رشتهای هستند که منشأ یکسانی داشتهاند اما بیشترِ اندیشمندان بر این باورند که این دو رشته از هم جدا شدهاند و تفاوتهای بسیاری بین آنها وجود دارد.
از قرنهای چهارم تا ششم پیش از میلاد، اخترشناسان یونانی پی بردند که باید بیشتر از یک سایبان (آسمان) وجود داشتهباشد، چون اوضاع نسبی ستارههای ثابت، که ظاهراً حول زمین حرکت میکنند، تغییری نمیکند، اما اوضاع نسبی خورشید، ماه و پنج جسم درخشان ستارهمانند (که امروزه میدانیم سیارههای به نامهای تیر(عطارد)، ناهید(زهره)، بهرام (مریخ)، برجیس (مشتری) و کیوان (زحل) هستند) تغییر میکند.
اندازهگیری فاصله کیهانی
درحدود صد و پنجاه سال پیش از میلاد، ابرخس (۱۹۰ تا ۱۲۰ پیش از میلاد)، فاصلهٔ زمین تا ماه را برحسب قطر زمین بهدستآورد. او روشی را بهکار برد که یک قرن پیش از او، جسورترین اخترشناس یونانی، آریستارخوس، پیشنهاد دادهبود. آریستارخوس متوجه شدهبود که انحنای سایهٔ زمین، وقتی که از ماه میگذرد، باید ابعاد نسبیِ زمین تا ماه را نشان دهد. با پذیرش این نظر و به کمک روشهای هندسی میتوان فاصلهٔ زمین تا ماه را برحسب قطر زمین محاسبه کرد.
برای تعیین فاصلهٔ خورشید نیز، آریستارخوس، یک روش هندسی را بهکار برد که ازنظر تئوری درست بود، اما نیاز به اندازهگیری زاویههایی چندان کوچک داشت که جز با استفاده از وسایل امروزی ممکن نبود. هرچند که ارقام او درست نبود، اما او نتیجه گرفت که خورشید دستکم باید هفت برابر بزرگتر از زمین باشد، و بنابراین اندیشهٔ گردش خورشید به دور زمین را، که در آن زمان باورِ رایج بود، غیرمنطقی دانست.
ستارهشناسان بعدی، حرکات اجرام آسمانی را برمبنای این نظریه مطالعه کردند که زمین ساکن است و در مرکز عالم قرار دارد. نفوذ و سلطه این نظریه تا سال ۱۵۴۳، یعنی تا زمانی که کپرنیک کتاب خود را منتشر کرد و با پذیرش عقیده آریستارخوس، زمین را برای همیشه از مرکز جهان بودن بیرون راند، حاکم بود.
یکی دیگر از روشهایی که با آن میتوان فاصلههای کیهانی را محاسبه کرد، استفاده از روش اختلاف منظر است.
روش دیگر استفاده از مثلثات است. بطلمیوس با استفاده از مثلثات توانست فاصله راه را از روی اختلاف منظر آن تعیین کند و نتیجهاش با رقم پیشین، که ابرخس بدست آورده بود، تطبیق میکرد.
البته امروزه روشهای مختلف دیگری که خیلی دقیقتر از روشهای فوق است، فاصله خورشید از زمین را بهطور متوسط تقریباً برابر ۵‚۱۴۹ میلیون کیلومتر به دست میدهد. این فاصله میانگین را واحد نجومی (با علامت اختصاری A.U) مینامند و فاصلههای دیگر منظومه خورشیدی را با این واحد میسنجند.
ستاره شناسی
مطالعهٔ ستارگان و نحوهٔ تکامل آنها برای درک عالم ضروری است. ویژگیهای فیزیکی ستارگان به وسیلهٔ مشاهدات رصدی، دادههای نظری و شبیهسازیهای کامپیوتری تعیین میشود. شکلگیری ستارگان در بخشهایی از ابرهای مولکولی غول پیکر که حاوی گاز و غبار متراکم است رخ میدهد. وقتی این نواحی ناپایدار میشوند، قطعات ابر میتوانند تحت تأثیر گرانش به هم پیوسته و یک پیش ستاره را تشکیل دهند. در صورتی که هستهٔ پیش ستاره به اندازهٔ کافی داغ و چگال باشد، همجوشی هستهای آغاز شده و به این ترتیب یک ستارهٔ رشتهٔ اصلی شکل میگیرد.
در فرایند همجوشی هستهای در مرکز ستاره، هیدروژن به هلیوم تبدیل میشود. بین نیروی رو به خارج فشار گاز (ناشی از گرمای هسته) از یک سو و نیروی رو به داخل گرانش از سوی دیگر، تعادل هیدرواستاتیکی وجود دارد. همین تعادل موجب پایداری ستاره در این حالت میشود.
ویژگیهای ستاره و سرنوشت آن به جرم اولیه ستاره بستگی دارد. هرچه جرم اولیه بیشتر بوده باشد، سرعت مصرف سوخت هیدروژن در هسته و درخشندگی آن بیشتر است. با گذشت زمان، هیدروژن موجود در هسته کاملاً مصرف شده و به هلیوم تبدیل میشود. با توقف فرایند همجوشی، نیروی رو به خارج فشار گاز (ناشی از تابش هسته) از بین رفته و غلبه نیروی گرانش باعث در هم فشرده شدن هسته میشود. ستاره در حالی که هسته آن متراکم تر میشود، لایههای خارجی خود را به بیرون میراند. با گسترش لایههای خارجی، ستاره به صورت غول قرمز درمی آید. اگر دمای موجود در هسته به اندازهٔ کافی بالا باشد، فرایند همجوشی هلیوم آغاز میشود. ستارههای بسیار پرجرم میتوانند با گداخت عناصر سنگین تر از هلیوم مراحل تکاملی بعدی را هم طی کنند.
سرنوشت ستاره به جرم آن بستگی دارد و ستارگانی که جرم آنها بیش از ۸ برابر جرم خورشید است به ابرنواختر تبدیل میشوند درحالیکه ستارگان کوچکتر به سحابیهای سیارهای و در نهایت به کوتولههای سفید تبدیل میشوند. جسم باقیمانده از ابرنواختر یک ستاره نوترونی چگال است واگر جرم ستاره بیش از سه برابر جرم خورشید باشد ابرنواختر به یک سیاه چاله تبدیل میشود.
یه عالمه برنامه فال و طالع بینی🌬 رو داخل موبایلت📲 داشته باش 🚀
✅ با این کانال دیگه برای فال و طالع بینی و سرکتاب و اینها دنبال جایی نمیکردی 👇 رایگان هم هست ها💅 | ||||||
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
|
تلگرام | سروش | روبیکا | آی گپ | ایتا | بله |
![]() فال قهوه |
![]() طالع بینی ازدواج |
![]() کف بینی آنلاین |